بالاخره تونستم با گوشیم وارد بلاگر بشم. مدتهاس میخوام بنویسم ولی دو تا دکمه تو کیبورد لبتابم مشکل دارن و نوشتن رو سخت میکنه ولی حالا اوضاع بهتره.
دیروز یه نفر که استاد دانشگاه هست و تو پیجش مثلن رفتارها و روابط اجتماعی مردم و مسولان رو نقد میکنه متن یه خبر رو برام فرستاد و پرسید آیا درسته؟ خبر رو چن سال قبل خونده بودم ولی برای اطمینان بیشتر گفتم از افراد دیگه هم بپرسم و جواب درستی بدم. نهایتش چی شد؟ طرف پشرخاله شده و من رو مسخره میکنه که به خاطر بیحالی و تنبلی از چنین خبری مطلع نبودی!!! هم شوکه شدم و هم بهشدت عصبانی. با لفظ شما و افعال جمع با طرف حرف زدم و با کمال پررویی پسرخاله شده و متلک هم گفت. نمیدونم آدمی با این همه ادعا چطور نمیفهمه باید حد و حدود رو رعایت کنه و از طرفی این شبکههای اجتماعی هر خبر راست و دروغی رو منتشر میکنن، مثلن خبر چن سال قبل یهویی دست به دست میچرخه و بعد هم که وقت میزاری که جواب دقیق و درستی بدی مسخرهت میکنن که بهتر از اطرافت بیشتر خبر داشته باشی. همین آدمها و اتفاقها سبب شده که دیگه به کسی اعتماد نکنم و حلقه معاشرتم رو تنگ و تنگتر کنم.
دیروز یه نفر که استاد دانشگاه هست و تو پیجش مثلن رفتارها و روابط اجتماعی مردم و مسولان رو نقد میکنه متن یه خبر رو برام فرستاد و پرسید آیا درسته؟ خبر رو چن سال قبل خونده بودم ولی برای اطمینان بیشتر گفتم از افراد دیگه هم بپرسم و جواب درستی بدم. نهایتش چی شد؟ طرف پشرخاله شده و من رو مسخره میکنه که به خاطر بیحالی و تنبلی از چنین خبری مطلع نبودی!!! هم شوکه شدم و هم بهشدت عصبانی. با لفظ شما و افعال جمع با طرف حرف زدم و با کمال پررویی پسرخاله شده و متلک هم گفت. نمیدونم آدمی با این همه ادعا چطور نمیفهمه باید حد و حدود رو رعایت کنه و از طرفی این شبکههای اجتماعی هر خبر راست و دروغی رو منتشر میکنن، مثلن خبر چن سال قبل یهویی دست به دست میچرخه و بعد هم که وقت میزاری که جواب دقیق و درستی بدی مسخرهت میکنن که بهتر از اطرافت بیشتر خبر داشته باشی. همین آدمها و اتفاقها سبب شده که دیگه به کسی اعتماد نکنم و حلقه معاشرتم رو تنگ و تنگتر کنم.