۱۳۹۹ تیر ۱۰, سه‌شنبه

لعنت بر کرونا ادامه دارد

هوا چطوره؟ بی‌ثبات و مزخرف. سه چهار روز قبل دما به سی درجه رسید و در حال غش و ضعف و بی‌حالی بودیم و حالا پتو پیچ افتادیم یه گوشه‌ی خونه.
هفت ماه شده و هنوز خبری از کارت‌های نیست، هفت ماه فقط برای تغییر آدرس در کارت اقامت.
سه‌شنبه دو هفته پیش زنگ زدیم پرفکتور و به صورت معجزه‌آسا کسی پاسخگو بود. گفت که شماره پرونده اتون ثبت شده و منتظریم که کارتتون صادر بشه و پیامک بدیم.
قرار شد حداقل یه کارت موقت بفرستن برای او که هنوز خبری نیست.
هر دو با هم و در یک نامه مدارک رو فرستادیم، کارت موقت من رو اواسط می فرستادن و برای او هم هیچ.
برای کارت سفر بچه نیاز داریم که حداقل کارت موقت هر دمون باشه که اونم نیست.
بیش از یکساله که درگیرم برای کارت سفر بچه و این داستان همچنان ادامه دارد...

۱۳۹۹ خرداد ۲۷, سه‌شنبه

نکبت کرونا

بعد از سه ماه پرفکتور باز شد، ولی چه فایده! پشت نرده‌ها چهار تا آدم ماسک به دهن ایستاده‌اند و جواب درست و حسابی که نمی‌دهند هیچ خیلی راحت و خونسرد می‌گن برید از اول اقدام کنید.
یعنی پنج ماه انتظار کشیدیم برای هیچ و پوچ!
نامه‌ی مربوط به تغییر آدرس در کارت اقامت پنج شش روز قبل از قرنطینه به دستمان رسید نوشته بود که کارت اصلی، پاسپورت و همان نامه را ببریم تحویل دهیم و الخ که خورد به تعطیلی سه ماهه و حالا می‌گن از اول باید مدارک رو‌پست کنید، خب چرا؟ ما شماره پرونده داریم و مدارک مون موجوده چرا نباید کسی پاسخ بده؟!
حالم خیلی بده بود؛ کلافه، بی‌حوصله، خسته...
سیستم اداری و کاغذبازی فرانسه نمونه‌اس، فک نکنم جایی به کندی و مزخرفی و اعصاب خوردی اینها وجود داشته باشه.
تنها امیدم خداست، کاش زودتر نشونه ای یا بارقه‌ای از امید برام بفرسته...منتظرم خدا.