۱۴۰۰ مهر ۲۷, سه‌شنبه

  خب باید یه جوری خودم رو خالی کنم و متاسفانه فقط دارم پرخوری می‌کنم، مدت‌هاس ورزش نمی‌کنم، استرس گرفتن بچه از پوشک رو داشتم و الان تحت کنترل. بیش از یک ماه شده که سرفه و مریضی دست از سر بچه برنمی‌داره. روزهایی که میره مدرسه فقط می‌رسم ظرف ها رو بشورم  خونه‌ی بمب خورده رو جمع کنم و ناهار بپزم. حتی وقتی رو مبل افتادم ذهنم درگیر هزار تا چیزه.

احساس می‌کنم هیچ کار مفیدی در حق خودم نکردم و این بیشتر حالم رو بد می‌کنه.

۱۴۰۰ مهر ۱۶, جمعه

گزارش یک ماه

 چقد آدم وقتی مادر میشه آرزوهاش ممکنه تغییر کنه! در حال حاضر یکی از آرزوهام اینه که بچه‌ام بتونه روزی دفتری که خاطراتم رو نوشتم به فارسی بخونه. خاطراتی از قبل از تولدش تا...

یک ماه از مدرسه رفتنش گذشته و از همون روز اول با ورود ویروس سرماخوردگی یا نمی‌دونم چی هر سه تایی مریض شدیم و همچنان هم این وضع ادامه داره.

عطسه، آبریزش بینی، گلو درد، سرفه بدن درد. هر کدوم چند سری این مراحل رو گذروندیم و سرویس شدیم.

تغییرات رفتاری بچه محسوس و امیدوارکننده‌اس.