چن روزه استرس کورنا روز و شب نداشته برام، البته که شب بدتره استرس ونگرانیم.
روز آویزون اختیارم و شب همینجور مشغول تجزیه و تحلیل بدترین احتمالها.
بیشتر نگرانیم به خاطر بچهاس، اینجا غریب و تنها چه کنیم اگه اتفاقی بیفته.
از داروخانه دستکش و ژل شستشو خریدیم. خانمی که اونجا کار میکرد گفت ماسک نمیفروشیم، ماسک ها رو برا بیمارستانها فرستادیم و فقط به افراد بیمار با تجویز دکتر میدیم.
گفت شستشوی دستها کافیه، جای نگرانی نیست و الخ...
خدا رحم کنه.
روز آویزون اختیارم و شب همینجور مشغول تجزیه و تحلیل بدترین احتمالها.
بیشتر نگرانیم به خاطر بچهاس، اینجا غریب و تنها چه کنیم اگه اتفاقی بیفته.
از داروخانه دستکش و ژل شستشو خریدیم. خانمی که اونجا کار میکرد گفت ماسک نمیفروشیم، ماسک ها رو برا بیمارستانها فرستادیم و فقط به افراد بیمار با تجویز دکتر میدیم.
گفت شستشوی دستها کافیه، جای نگرانی نیست و الخ...
خدا رحم کنه.