۱۴۰۰ اسفند ۲۰, جمعه

در آستانه‌ی بهار

 این یک هفته اخیر هر روز در حالی که آفتاب پهن شده کف آسمون و من ولو شده‌ام روی مبل و از بودن آفتاب لذت می‌برم، هر بار هر بار با خودم گفتم قشنگ‌ اومدن بهار حس می‌شه و چند ساعت بعد دوباره خزیدیم تو هوای ابری و بارونی.

صبح آنقدر هوا آفتابی و دلپذیر بود که دلم می‌خواست ساعت‌ها این حال خوب کش بیاد ولی غروب نشده ابرهای تیره اومدن و بارون شروع شد.

باز هن هزاران مرتبه شکر از اینکه چند ساعتی آفتاب و گرماش رو حس کردم.

عدس‌هام هم پشت پنجره به لطف چند ساعت گرمای آفتاب جوونه زدن. شکر.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر