وارد مرحلهی جدیدی از زندگی شدیم و اونم اینه که نکنه پاپانوئل تو لولهی بخاری گیر کنه، زخمی بشه! نکنه از پنجره بخواد بیاد پنجره بسته باشه! خب ساعت چند میرسه؟ چند تا کادو میاره؟ کیسهاش سنگینه؟
فعلا دغدغهمون پاپانوئل هست و بس! همهی سووالها در مورد اونه.
تا همین پارسال هم خیلی مهم نبود ولی امسال خیلی مهمه فک کنم چون حالا میتونه با دوستاش حرف بزنه و بیشتر در مورد این چیزها میشنوه. تازه همهی دوستاش دندونهاشون افتاده ولی دندونای پسرچه هنوز نیفتاده.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر