باید رابطهام را با نوشتن تنگتر کنم، این باید از آن بایدهای پوش گوش انداز نیست دیگر.
من به اینجا پناه میاوردم، تا آرامم کند و کمک کند ذهنم را آماده اتفاقهای جدید کنم.
به نظرم البته تا انجا که یاد میآید نوشتن همیشه پناهگاه خوبی برایم بوده...
الان یهویی یادم آمد اگر وبلاگم را هک نکرده بودند تا انقدر آواره این بر و آن ور نشوم، همین روزها سالگرد هفت سالگیاش بود...
در مملکتی که برخی یک وبلاگ ساده را تحمل نمیکنند، که زبان بعضی دیگر جز به تهدید و ترساندن و فحش نمیچرخد چه انتظاری میشود داشت...
باید بنویسم، مرتب و منظم.
ای بابا من کامنت میذارم میپره!!!
پاسخحذفنوشته بودم از هک شدن ها و مسدود شدنهای مداوم نگو که دلم خونه.. بارها شده میخوام به یکی از نوشته های قدیمی ارجاع بدم و میبینم ای وای نیست، و باید بگردم و بگردم و در انبوه نوشته های پراکنده پیدا کنم و بعد بذارم تویه وبلاگ امن و بعد لینک بدم تازه هیچوقت ترتیب نوشته درست در نمیاد. نه تاریخ اون تاریخه نه جاش سرجاشه!
بنویس بیشتر و بیشتر..