پنج دسامبر وقت دکتر داشتم، بعد از چک همه چی و معاینه گفت دوم ژانویه اون بالا در اتاق زایمان میبینمت. خب من تعجب کردم. چرا؟ خونده و شنیده بودم هفتههای آخر بیشتر از قبل نیاز به معاینه وچک آپ و این حرفاست، البته که دکتر گفت اگه مشکل یا ناراحتی بود سریع با ماما تماس بگیرم و برم پیش اون ولی باز هم این حجم از آرامش و خونسردی برام تعجب اوره شاید هم درستش همینه و اون چیزی که مثلن تو ایران اتفاق نیفته مشکل داره. دو نفر از اقوام هم تولد بچههاشون کم و بیش همزمان با کنه ولی بعدتر از من. الان هر دو تاشون در شرایطی قرار گرفتن که فقط منتظر هستن هشت ماه تموم بشه و سزارین بشن! یکی از مدتها قبل بهش گفتن آب دور بچه کمه و دیگری قندش رفته بالا ومطمئنم هر دو روزهای پر استرسی روپشت سر میذارن.جدا از خانواده و دوستان و شرایط زندگی بخشی از این استرس روکادر پزشکی به آدم منتقل میکنند چون خودم همراه دوستم بود و دیدم گاها چطور از کاهی کوه میسازند. همیشه در هر صنفی آدم خوب و بد، منصف و غیرمنصف و الخ هست ولی در بعضی حوزهها این مسایل نمود بیشتری داره و ابعاد انسانیش خیلی پررنگ تره.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر