۱۴۰۰ اردیبهشت ۲۶, یکشنبه

روزمرگی‌های ماه می

 روزها بلندتر و روشنایی بیشتر شده ولی همچنان ساعت هفت منع رفت و امید شروع می‌شود.

یک هفته‌ای می‌شود که هوا ابری و بارانی‌ست، زمستان برگشته.

هنوز نوبت واکسن ما نشده ولی از خبر واکسن زدن پدر و مادرها در ایران خوشحالم.

کتاب نمی‌خوانم ولی دو سه روزی است که دوباره پیاده‌روی در خانه را شروع کردم.

به لطف محدودیت‌ها و آشنایی با آدمهای مجازی که هر جا می‌روند لوکشین‌ را هم می‌زنند محل‌های خوبی برای پیاده‌روی پیدا کردیم.

وضع دندان‌هایم خراب است، نوبت‌های دکتر هم طولانی‌ست و کلا بی‌خیال شدم تا کمتر حرص بخورم. وضع ریشه دندانم خراب است و زودترین نوبتی که گرفتیم برای واخر ژوئن است...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر