۱۴۰۳ بهمن ۱۷, چهارشنبه

صداتو بالا ببر

 دیروز یه چیزی نوشتم به عنوان مشف پایانی و گذاشتم تو گروه. بعد یکی از بچه‌ها اومد روش نظر داد، اصلا انتظارش رو نداشتم. سال‌ها بود کسی این‌جوری ازم تعریف نکرده بود. در واقع من مشق پایانی رو نتونسته بودن بنویسم، فقط از تجربه‌ی خودم از طول دوره گفته بودم. بعد نظر اون دوست، نظرهای دیگر رو هم به دنبال خودش آورد. بعدتر معلوم شد هر کسی یه وقتی خواسته یه چیزی بگه ولی نگفته و چقد این نگفتن‌ها گاهی دیر می‌شه... کاش بگین، کاش حرف بزنیم با صدای بلند. یه وقتی یه کثافتی بهم گفت مامانم می‌گه صدای زن نباید بلند بشه، و من مطمئنم تنها راهی که به من کمک می‌کنه مسیرم رو ادامه بدم همینه تا جایی که می‌شه صدام رو بالا ببرم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر