۱۴۰۱ دی ۱۳, سه‌شنبه

آنکه از مرگ دیگری خوشحال می‌شود

صبح تا حدود نه ربع کم هوا هنوز تاریکه ولی نسیم خنکی به صورت و موهام می‌خوره که حالم رو بهتر میکنه.
دیشب باز هم دلم شکست، عمیق و غم‌انگیز.
فک کن آدمی در کنارت هست که آرزوی مرگت رو داره حتی اگه به شوخی و خنده این حرف رو بزنه باز هم دردآوره.
دلم شکست و بعد با سختی تونستم بخوابم ولی خوابیدم. نسیم خنک صبح حالم رو خوب کرد. 
حرف آدم‌های امنم حالم رو خوب کرده و نمی‌ذارم عقده‌های یه آدم، زندگی‌م رو منفی و سیاه کنه. رو پاهام وایمیسم و زندگی می‌کنم دور از آدم‌های سمی و عقده‌ای.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر