در این آشفته بازاری که همهی آبها گلآلود شده هر کسی به دنبال صید ماهیهای بیشتر است! ماهیهای بیچاره چه در مسیر آب شنا کنند چه برخلاف جریان آب، عاقبت یکسانی دارند! بیچاره ماهیها!
ماهیها حتی نمیتواند عاشق شوند، یعنی عاشق میشوند ولی عشق آنها از این عشقهای رمانتیک و پروانهای امروزی نیست! صبر میکنند و انتظار میکشند تا روزی به عشق خود برسند ولی...
ماهیها گرچه موجودات خونسردی هستند ولی قلبی هم دارند که گاهی بیش از حد معمول میتپد! ماهیها هم بلدند گریه کنند، آخر آنها هم احساساتی دارند. تازه بعضی وقتها چشمهایشان هم برق میزند!
ماهیها بعضی وقتها دلشان میخواهد بیشتر زندگی کنند، فکر میکنند چیزهای قشنگتری هم در دنیا هست که میتوانند ببینند.
ماهیها ولی در تصورات و رویاهای خود بیش از حد غوطهور هستند! فکر میکنند(آخه بعضی ماهیهای تکامل یافتهتر فکر هم میکنند) دنیای واقعی هم شبیه همان چیزی است که آنها در خیالاتشان دارند!
ماهیها هم، قلبشان میشکند آنهم بیصدا! آنقدر بیصدا که شاید فقط خدا صدایش را بشنود!
یعنی خدا ماهیها را دوست دارد؟
خدا! اگر ماهیها را دوست داری مگذار هرگز عاشق شوند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر