۱۴۰۱ مهر ۲, شنبه

شهریور ۰۱

 در برابر نسلی که این روزها با شجاعت و جسارت کف خیابون‌هاست، ما خیلی فانتزی و رمانتیک بودیم.

چه جسارتی، چه همبستگی تحسین برانگیزند. یکی ضربه می‌خوره بقیه برای کمک جمع می‌شن، یکی حمله می‌کنه بقیه با هم دفاع می‌کنند. 

ممنون شماییم که انقد قوی، شجاع و جسورید.

۱۴۰۱ شهریور ۱۹, شنبه

عسل و زهرمار

 بعد از مدت‌ها دارم کتاب می‌خوانم، عسل و حنظل. قبل‌تر هم از طاهر بالجنون کتاب تأدیب را خوانده بودم. یک شب داشتم به کتاب‌هایی که این چند سال خوانده‌ام فک می‌کردم اکثرا در ارتباط با زندان، تبعید و رنج و اندوه بودند. از لیبی و آفریقا گرفته تا عراق و خاورمیانه...نکبت دیکتاتوری نفس همه را بریده. چشم‌های بسیاری را کور و دهان‌های بیشتری را بسته. امیدهای فراوانی را به تاراج برده و سرخوردگی را همه‌جا پخش کرده. تجربه‌ای آشنا در میان مردمان این بخش زمین.

۱۴۰۱ شهریور ۱۷, پنجشنبه

دوست ناب

 از دل‌خوشی‌های این روزهای‌م این است که می‌توانم ساعت‌ها برای دوستم ویس بفرستم و بالعکس. همیشه برای هم حرف داریم. از روزمرگی‌ها بگیر تا فیلم، کتاب و سریال.

لحظه‌های سخت و غمگینانه‌امان را اغلب با وجود چند هزار کیلومتر با هم تقسیم می‌کنیم و اندکی سبک‌تر می‌شویم.

غنیمتی است این حس امن بودن، اعتماد و بی‌پریدگی.

باشد که شادی‌ها و لبخندهایمان بیشتر از غم‌ها، ناامیدی‌ها و سرخوردگی‌هایمان باشد.