بعد از مدتها دارم کتاب میخوانم، عسل و حنظل. قبلتر هم از طاهر بالجنون کتاب تأدیب را خوانده بودم. یک شب داشتم به کتابهایی که این چند سال خواندهام فک میکردم اکثرا در ارتباط با زندان، تبعید و رنج و اندوه بودند. از لیبی و آفریقا گرفته تا عراق و خاورمیانه...نکبت دیکتاتوری نفس همه را بریده. چشمهای بسیاری را کور و دهانهای بیشتری را بسته. امیدهای فراوانی را به تاراج برده و سرخوردگی را همهجا پخش کرده. تجربهای آشنا در میان مردمان این بخش زمین.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر