نمیدانم چرا بعضی آدمهای معلوم الحالی که زیادی ادعا دارند، انقدر احمق و حقیر هستند.
آدمهایی که برای رهایی خود بقیه را دچار دردسر و مشکل میکنند، بعد دیگران در برابر آنها سکوت میکنند.
من؟ یکی از آن آدمهایی هستم که در برابر یک احمق پر مدعا سکوت کردم. چرا؟ دلم برای دختر و همسرش سوخت... سکوت کردم و فقط خود خوری کردم. بعد؟ به مرور روابط خانوادگیاش بهم ریخت تا سرانجام اط همسرش جدا شد. حالا؟ این موجود حقیر باز هم سر بالا آورده شروع کرده به لجن پراکنی، قضاوت درباره ادمهایی که از کشور خارج شدهاند. فک کرده خود عوضیاش که آن گندها را بالا آوردهف خودش که حالا یک مهره سوخته است قهرمانی است که با همه سختیها در کشور مانده و مثل آب خوردن بقیه را فراری و الخ میخواند.
این جور آدمهایی خودشیفته یِ پرمدعا برای هر جمع و گروهی آفتاند...
خدایا ما را از شر فتنه و فتنهگری و ماجراجوییهای آین آفتها در امان دار.
راستی پاییز هم رسید، سلام پاییز جان.
من وقتی یه چیزهایی درباره سران طالاح طلب شنیدم همین حس تو رو داشتم.. و اینجا بخاطر دسترسی ازاد میبینی همه چطور همدیگر رو افشا میکنند میفهمی ای بابا کلاهت پس معرکه است
پاسخحذفتازه نیمدنم چرا اوا که ایرانن فکر میکنن برحقند؟!