هفته سیزدهم هم رو به پایان است و خبری از آمدن ویزا نیست. بیشتر از من انگار اوست که تنهایی به وضع فجیعی بهش فشار آورده.
پیش خودم فک میکنم اگرای دیر شدن به خاطر اتفاقهایی هست که این چند مدت در شهرهای مختلف اروپایی اتفاق افتاده، حق دارند که برای ورود دیگرانی به کشورشان سخت گیری کنند یا هر چی.
همیشه یک عده با ندانم کاریهاشان زندگی میلیونها نفر دیگر را تحت تاتیر قرار میدهند...
دو هفته پیش کتاب هزاران خورشید تابان خالد حسینی رو خوندم. باورم نمیشد این من که جاهایی از داستان اینجور برای مریم گریه میکنم. اول فکر میکردم مریم برایم نماد همه زنهایی که نه تنها در اففانستان که همه جای دنیا قربانی جهل و ظلم هم مردان و هم جامعه میشوند. دیشب با خودم فک کردم مریم میتواند نماد همه آدمها باشد چه مرد و زن فرق نمیکند کسی که قربانی افکار پوسیده خانواده و جامعه میشود و مگر همان زنها نبودند که با مریم بد کردند و مجبورش کردند با مردی هم سن و سال پدر خودش ازدواج کند.
ولی داستان بدبختی و فلاکت زنها و رنجهایی که بر آنها تحمیل میشود همیشه بیشتر و پررنگتر بوده.
فعلن حوصله بیشتر برای نوشتن از مریم و زندگی ش را ندارم، باید بعدها بیشتر بنویسم...
راستی امسال از همه سال ها فجر بی فروغ تر شده. خبری از پخش مدام سرودهای همیشگی نیست...
پیش خودم فک میکنم اگرای دیر شدن به خاطر اتفاقهایی هست که این چند مدت در شهرهای مختلف اروپایی اتفاق افتاده، حق دارند که برای ورود دیگرانی به کشورشان سخت گیری کنند یا هر چی.
همیشه یک عده با ندانم کاریهاشان زندگی میلیونها نفر دیگر را تحت تاتیر قرار میدهند...
دو هفته پیش کتاب هزاران خورشید تابان خالد حسینی رو خوندم. باورم نمیشد این من که جاهایی از داستان اینجور برای مریم گریه میکنم. اول فکر میکردم مریم برایم نماد همه زنهایی که نه تنها در اففانستان که همه جای دنیا قربانی جهل و ظلم هم مردان و هم جامعه میشوند. دیشب با خودم فک کردم مریم میتواند نماد همه آدمها باشد چه مرد و زن فرق نمیکند کسی که قربانی افکار پوسیده خانواده و جامعه میشود و مگر همان زنها نبودند که با مریم بد کردند و مجبورش کردند با مردی هم سن و سال پدر خودش ازدواج کند.
ولی داستان بدبختی و فلاکت زنها و رنجهایی که بر آنها تحمیل میشود همیشه بیشتر و پررنگتر بوده.
فعلن حوصله بیشتر برای نوشتن از مریم و زندگی ش را ندارم، باید بعدها بیشتر بنویسم...
راستی امسال از همه سال ها فجر بی فروغ تر شده. خبری از پخش مدام سرودهای همیشگی نیست...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر