حساب شب و روزهای نخوابیده از دستم در رفته. در حالی که باید به بچه شیر بدم در طول روز حتی فرصت این رو ندارم که یه وعده غذای کامل رو با آرامش بخورم. هیچی سر جاش نیست، خونه به شدت بهم ریخته است، کلی کیسه دارو اینور و اون ور افتاده. دکتر برام دستبند طبی نوشته ولی اون رو هم نمیتونم زیاد استفاده کنم. بچه به مراقبت لحظهای نیاز داره و دست تنها واقعا سخته، خیلی سخت. به خودم میگم شاید اگه یک ماه اول رو دوام بیاریم بعدتر راحتتر پیش بریم ولی واقعا نمیدونم. هر کسی یه چیزی میگه، همه میخوان کمک کنن ولی واقعا دیگه نظراتشان میره رو اعصاب. به اندازه کافی دهنمون سرویس هست اینکه هر کی هم یه تزی میده فقط اعصابمون رو خرد تر میکنه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر