۱۴۰۱ مرداد ۲۶, چهارشنبه

دلگیر

 زندگی چقد تجربه‌های مختلفی رو به آدم نشون می‌ده. اتفاقی رو که یه زمانی فک می‌کردی مهم‌ترین باشه، فک می‌کردی چقد منتظرش هستی و زندگی‌ت رو تغییر خواهد داد با کلی التماس از خدا می‌خوای و بعدتر در جریان فراز و نشیب‌های زندگی می‌فهمی که چه اشتباه بزرگی بود و هست. چقد از خودت، عزت‌نفس‌ت و استقلال‌ت دور شدی.

چقد وارد مسیر اشتباهی شدی، چقد منزوی و گوشه‌گیر شدی و الخ...

می‌خوام حداقل به خودم قول بدم از این به بعد برای خودم بیشتر زندگی کنم و قوی‌تر باشم به‌خاطر خودم و فرزندم.

همیشه خدا همراهم بوده و دعای مادرم، تو سختی‌ها و دلشکستگی‌ها نزدیک‌تر حتی...قربونت برم مامان که بچه خوبی نبودم برات ولی تو دلت دریاست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر