میان این کاندیداها رسمن چند نفری دارند خودشان را تکه پاره میکنند. یکی مثل سردار از فرمان گرفتنش برای حمله به کوی دانشگاه میگوید و لاید باید نشان افتخار هم بگیرد. آن یکی که تا دیروز توی یکی از پر مراجعهترین درمانگاههای کشور به کار طبابت مشغول بود و دعای خیر کلی بیمار پشت سرش حالا چنان در سیاست غرق شده و دست و پا میزند که انگار تنها راه رستگاریش رسیدن به ان مقام است. آن یکی هم داغ دیده است، نمیتواند درد و ترس و نگرانیهایش را مخفی کند به نظرش شاهکار کرده که میگوید طرفدران موسوی و خاتمی رفتهاند پشت سر هاشمی!
هنوز هم فرصت هست تا بخشهای دیگری از پشت پردههای این سالها به لطف خودزنی برخی کاندیداها بیاید روی پرده... عطش قدرت و حفظ موقعیت چهها که نمیکند.
هی:(((((((
پاسخحذفشما یه بار به ما سر نزنی ها!