دخترک عجول یک ماه زودتر از موعد مقرر به دنیا آمدف ظریف، سفید و با اندامهایی شبیه خاله ریزه.
این دومین بار است که کودکی تازه متولد شده را چند دقیقه بعد از تولد میبینم. اولین بار همین یک ماه و نیم قبل بود که پشت در اتاق زایمان طبیعی با دوستی اشک ریختیم از دردی که خواهرش میکشید و از دردناکی فریادهایش و بعد نوزاد زا آوردندف سفید با پوستی چروک!
همان جا دلم بچه خواست ولی هر بار که یادم به درهایی که مادرها میکشند میافتد میبینم این یک رقم در توان و قدرتم نیست.
دوستم این ماههای اخر خیلی سختی کشید ولی صبور است و محکم.
دیروز رفتم به دیدن دوباره بچه، کمی زردی گرفته بود و یک شب را در بخش مراقبهای ویژه کودکان نگهاش داشته بودند. هزینه نگهداری چند؟ یک میلیون و پانصد هزار تومان!
این یک رقم به جز هزینههای روتین و معمول است، بعد آدمیزاد شاخش چند تا میشه وقتی میبین هی این ور و اون ور دم از افزایش جمعیت و بچه آوری میزنند.
چی میشه گفت، جز اینکه همه چیمون باید به همچیمون بیاد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر