۱۳۹۳ اسفند ۱۴, پنجشنبه

مغازه دست‌دوم فروشی


دیروز بعداز ظهر رفتیم یه مغازه دست دوم فروشی. انقد هیجان‌زده شده بودم که اگر می‌یردنم تو یه مغازه لوکس این حال و هوا رو نداشتم. مغازه پر بود از میز، کمد، تخت، وسایل تزیینی، ماشین تحریر، قاب عکس، جعبه‌های چپبی و فلزی. واقعن زیبا و دیدنی. قبلن که رفته بود ساعت‌های چوبی که توش پرنده هم بود داشتن ولی این بار از اونذساعت‌عا خبری نبود. خیلی جای دنج و دوست‌داشتنی هست و جالب‌تر اینکه چقد قیمت‌ها مناسبه. بعضی اجناس در حد نو هستن ولی با قیمت‌های خیلی مناسب. مثلن می‌شه یه میز تحریر چوبی قدیمی مدل میز جودی ابوت رو اون‌جا با قیمت خیلی خوبپیدا کرد، هم زیباست و هم قدیمی و شیک.
چیزی که برام جالب این بود که چقد قیمت‌هاشون خوبه، مثلن گلدونای قدیمی با طرح‌های زیبا یا حتی مجسمه‌های قدیمی و زیبا رو می‌شد با قیمت‌های خیلی کم خرید. کلن اگر آدم جا داشته باشسه و بدونه چی لازم داره بهترین چیزا رو می‌تونه این جور جاها پیدا کن. البته به نظرم بستگی به سلیقه آدم هم داره، من خودم از جنس چوبی و قدیمی خیلی خوشم میاد به همین خاطر بودن بین اون همه وسایل قدیمی یرام خیلی لذت بخش بود.
همین وسایل رو تو ایران عمرا با چنین قیمت‌هایی بدن.
یعنی برای کوچکترین چیز آنتیک و قدیمی یه رقمی رو می‌گن آدم دمش رو بذار رو کولش و فرار کنه ولی اینجا با توجه به پول خودشون واقعن قیمت‌ها مناسب بود، مخصوصن برای وسایل چوبی اونم چوب نه ام‌دی اف.
موقع برگشتن دیدم ماشین جلویی پوست میوه‌اش رو از پنجره پرت کرد بیرون، خیلی تعجب کردم. اینجا چون جریمه‌ای برا پرت کردن پوست میوه یا سیگار وجود ندار مردم از این کارها می‌کنن ولی در کشوری مثل آلمان از این خبرها نیست.
اینجور که معلوم آسمان همه جا یه رنگ تا زور و قوه قهریه و تنبیه نباشه آدم‌ها خودشون رو ملزم به رعایت یه سری موارد نمی‌دونن! فرق هم نداره چه تو آسیا باشی چه تو اروپا. انگار بعضی آدم‌ها از بی‌توجهی به حقوق سایر شهرونداتن و بی‌موالاتی لذت می‌برن.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر