۱۳۹۴ خرداد ۲۰, چهارشنبه

روزنوشت


قبلتر وقتی عصبی و دلخور بودم همه ناراحتی و اعصاب خردی م رو سر شبکه های اجتماعی که عضو هستم در می آوردم می رفتم همه جا خودم رو دی اکتیو می کردم یا اون کسی که عصبی م کرده بود رو بلاک می کردم. الان قضیه فرق کرده. تنهایی باعث شده دیگه این کار رو نکنم چون تنها روزنه هایی که به آدم ها دارم با این کار بسته می شه. دیگه اعصابم خرده می رم کنترل تلویزیون رو می گیرم دستم سه بار کانال های تخمی رو بالا پایین می کنم بعد بر می گردم به دنیای مجازی.
*بعد دو سال رفتم موهام رو کوتاه کردم، مثل همه سال های قبل که مو کوتاه بودم!
موندم چطور گذاشتم دو سال موهام بلند بشه؟! از من چنین کاری هم عجیب بوده و هم غریب!
آدم یه زمانی یه کارایی می کنه خودشم یادش نمیاد چرا؟
**دو سه تا کتاب جدید خوندم و به نویسنده هاش حسادت کردم که چطور می شه چنین ذهنی داشت و این طور یه داستان رو پرورش داد و مخاطب حریص نگه داشت

***خرید خونم کم شده، نه اینکه بخام لباس و کفش و اینا بخرم دلم می خواد برم بازار کاسه بشقاب سفالی بگیرم. همینجوری برا دلخوشی مگر نه تو بار هم احتمال شکستن این وسایل زیاد. حالا شاید خر شدم یه جور با خودم بردمشون.
****دم کرده چای سبز، لیمو عمونی و آویشن هم خوبه.برای آرامش اعصاب
*****ویراسباز هم چند هفته است باز نمیشه، اینم از شانس ما:(

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر