از این کلیشههای رایج در مورد زن بودن و مادر بودن متنفرم. اینکه چون مادری فقط باید فکر بچهات باشی و نیازهای اون رو بر طرف کنی. اینکه نباید دنبال کتاب خواندن خودت یا فیلم دیدنت باشی. اینکه باید خودت و زندگیت فدای بچهات بشه و الخ...
به جای روحیه دادن و همدلی در روزهای سختی که دیر یا زود میگذرن مدام تاکید به نقش فداکارانه و ایثارگرانه مادری میکنن.
خسته، کوفته و بیخوابی و شاید چن دقیقه تنها بودن یا چند دقیقه قدم زدن تو هوای آزاد حالت رو بهتر کنه ولی مدام از هر ور پیام به سمتتت حواله میشه که حواست به بچهات باشه، شماها تحملتون کمه، شماها فلانید، بچهداری همینه و الخ...
احساس میکنم به شدت دلم گرفته.نیاز به چن ساعت خلوت و استراحت دارم که میدونم ممکن نیست با شرایطی که دارم.
از اینکه کسی بخواد کوچکترین نصیحت رو بهم بکنه متنفرم چون هیچکس در شرایط من نیست.
حتی نمیتونم با کسی درد و دل کنم و از خستگی هام بگم، از اینکه چقد خستگی روحی و جسمی در من تهنشین شده. اینکه چقد نیاز به استراحت دارم. تا حرفی بزنم سریع متهم میشم به ناز نازی بودن و صبور نبودن، ناشکری و الخ.
به جای روحیه دادن و همدلی در روزهای سختی که دیر یا زود میگذرن مدام تاکید به نقش فداکارانه و ایثارگرانه مادری میکنن.
خسته، کوفته و بیخوابی و شاید چن دقیقه تنها بودن یا چند دقیقه قدم زدن تو هوای آزاد حالت رو بهتر کنه ولی مدام از هر ور پیام به سمتتت حواله میشه که حواست به بچهات باشه، شماها تحملتون کمه، شماها فلانید، بچهداری همینه و الخ...
احساس میکنم به شدت دلم گرفته.نیاز به چن ساعت خلوت و استراحت دارم که میدونم ممکن نیست با شرایطی که دارم.
از اینکه کسی بخواد کوچکترین نصیحت رو بهم بکنه متنفرم چون هیچکس در شرایط من نیست.
حتی نمیتونم با کسی درد و دل کنم و از خستگی هام بگم، از اینکه چقد خستگی روحی و جسمی در من تهنشین شده. اینکه چقد نیاز به استراحت دارم. تا حرفی بزنم سریع متهم میشم به ناز نازی بودن و صبور نبودن، ناشکری و الخ.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر