بالاخره ایمیل آمد و برای دو هفته دیگه نوبت پرفکتور داریم، امیدوارم که مرحلهی اخر باشه در این پروسهی طاقتفرسا.
وسط این روزهای نکبت گرفته اینکه آدمهای زیادی از تجربههای تلخ و ازار دهنده تعرض و تجاوز مینویسند مرهم دردهای کهنه بیشتر ماست.
همهی خاطرههای سیاه پسزده دوباره روشن میشوند، همهی ان دردها و رنجها و سکوتهای طولانی.
کاش از این به بعد کمتر قربانی شویم، بهم جسارت و قدرت بدیم، همدلی و همراهی کنیم.
سلامالی
پاسخحذفنمیدونم چند سال شد از اخرین بار که وبلاگت روخوندم. امشب همس وبلاگهونی داشتم و خوشحالم که هنوز مینویسی.
نرسیدم همه پستها رو بخونم. ولی از. همین پست متوجه شدم حسابی یک مهاجر ج افتاده شدی☺️ به بورکوراسی اروپایی عادت کردی و حرصت درمیاد مثل همه ماها که موهامون سفید شد سر این
فهمیدم مادر شدی تبریک میگم.
امیدوارم موفق باشی
سلام مرمر
پاسخحذفممنون که سر زدی، هیچ جایی وبلاگ نمیشه. اینستاگرام و توییتر خیلی فشار روانی و استرس به ادم منتقل میکنن، تحملشون از حوصله من خارجه. ترجیح میدهم همینجا باشم