نمیدونم دفیقن بقیه در زندگی روزمره چه کاری انجام میدن که از من مکرر میپرسم خب چیکار میکنی؟ خب برنامهای چیه؟ والله منم مثل همه زندگیم رو میکنم. صبحونه میخورم، غذا میپزم. فیلم میبینم، پیادهروی میکنم، زبان میخونم، عکاسی میکنم و گاهی با هم میریم تو فروشگاهها و جاهای مختلف شسهر هم قدم میزنیم و هم بیشتر با شهر آشنا میشم.
اوایل که از کار بیکار شدم به لاحاظ روحی داغون بودم حتی تا دو سال بعدش هنوز درگیر شدید بودم به خاطر از دست دادن کارم ولی کارهای پروژهای به دستم میرسید و تقریبن سرگرم بودم ولی از حدود یک سال پیش دیگه هیچ کاری نکردم دفیقن هیچی. فک میکنم اگر بعد از اون دوره وابستگی شدید به کار مجبور میشدم زندگی در اینجا رو شروع کنم حتمن خیلی سخت میگذشت ولی بیکاری این چن سال و کارهای موقت کمک کرده تا شرایط اینجا رو بتونم بهتر تحمل کنم.منظورم از شرایط اینجا بیشتر بیکاری و خونه نشینی هست.
اوایل که از کار بیکار شدم به لاحاظ روحی داغون بودم حتی تا دو سال بعدش هنوز درگیر شدید بودم به خاطر از دست دادن کارم ولی کارهای پروژهای به دستم میرسید و تقریبن سرگرم بودم ولی از حدود یک سال پیش دیگه هیچ کاری نکردم دفیقن هیچی. فک میکنم اگر بعد از اون دوره وابستگی شدید به کار مجبور میشدم زندگی در اینجا رو شروع کنم حتمن خیلی سخت میگذشت ولی بیکاری این چن سال و کارهای موقت کمک کرده تا شرایط اینجا رو بتونم بهتر تحمل کنم.منظورم از شرایط اینجا بیشتر بیکاری و خونه نشینی هست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر