۱۳۹۵ اردیبهشت ۸, چهارشنبه

خاله‌زنک

داریم تو یه خونه چهل متری زندگی میکنیم که یه اتاق خواب داره و طبقه زیر شیروانی حساب می‌شه. به اندازه دو نفر آدم بالغ لوازم و وسایل لازم برا یه زندگی رو داریم و احساس کمبودی نمی‌کنم. خب مسلمن آدم وضع مالی بهتر باشه می‌تونه وسایل بهتر و بیشتری بخری ولی وسایلی هم که الان داریم همه خوب هستند و مناسب و لازم.
چیزی که اعصابم رو بهم ریخته فضولی‌های آدم‌هایی هستند که واقعن فهم و شعور ندارن. درباره همه چی نظر می‌دن از نوع پوشش تا وسایل خونه. بله من دلم می‌خواد میوه‌ها رو ببینم تو سبد حصیری ولی طرف انقد کندذهن که فک می‌کنه این کار از روی نداری و بدبختی و صدتا چیز دیگه. واقعن نمی‌دونم چطور بفهمونم که ما راضی هستیم از داشته‌هامون. نخواد انقد توضیح بدم بابا این وسایل برا این خونه کافیه. فک می‌کنم از یه جایی احترام گذاشتن حماقت محض حساب می‌شه. دفیقن از جایی که بقیه فک می‌کنن این اجازه رو دارن که درباره همه چی نظر بدن و تو فقط سعی می‌کنی همه چی دوستانه تموم بشه. مشکل دیگه خود من هستم که کاری به بقیه ندارم. هر چی بپوشم یا نپوشت تو خونه هر چی داشته باشد یا نداشته باشن. همه سعی‌م رو می‌کنم نظری ندم مگر اینکه خودشون مطرح کنن.
این آدما دارن من رذو تبدیل به خاله‌زنک می‌کنند من آدمی بودم که هیچ‌وقت این چیزا برام اصل و اولویت نبوده حالا هی باید جواب بدم...
مسلمون باید منقرض شه تا یبه نسلی بیاد که این ژن‌های معیوب و مریض تو وجودش نباشه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر