۱۳۹۷ اردیبهشت ۱۴, جمعه

سفر اتوبوسی

به طور کلی من با خوابیدن در هواپیما و اتوبوس مشکل دارم ولی گاهی وقت‌ها با جون کندن می‌تونم یه ساعتی رو بخوابم.
دو شب قبل در یه مسیر شیش ساعت‌ها به لطف چن تا عوضی بیشعور فقط حرص خوردم.ساعت یک ربع کم شب بلیت داشتم و اتوبوس به موقع راه افتاد ولی امان از مسافرها. صندلی بغلیم تا یک ساعت بعد از حرکت اتوبوس داشت چت می‌کرد بدون قطع کردن صدای درینگ درینگ مسنجرش٬ اونم تو شرایطی که تقریبا همه خواب بودن. این بساط ادامه داشت تا یه ساعت بعد. بعدش نوبت نفر جلو شد که از خواب بیدار شد و با اینکه گوشی تو گوشش بود صدای موزیکش برای  نصف مسافران اتوبوس قابل شنیدن بود. تازه به همین هم بسنده نکرد وویه نیم‌ساعت هم چت تصویری مرد اونم با صدای بلند. این بین من فقط داشتم از این دست به اون دست می‌شدم و کلافه و دیوونه. بعد از دو ساعت و نیم رسیدیم به ایستگاه آیندهوون و یه تعداد از مسافرها پیاده شدن. سریع جام رو عوض کردم و چهار ردیف رفتم جلوتر و از خرشانسی اون عوضی هندزفری به گوش هم اومد دو سه ردیف جلوتر و باز صدای موسیقی بلند و ...
تو همون ایستگاه یه زن و مرد هم سوار شدن که به حول و قوه الهی مرد عوضی از اول تا زمانی که من پیاده شدم مدام داشت با تلفن یا بغل دستی اش حرف می‌زد اونم با صدای بلند.  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر