۱۳۹۱ آبان ۱۱, پنجشنبه
حرفهایی از جنس درد مشترک
بعضی حرفها هست که اگر برای کسانی تعریف کنی که تجربهای مانند آنچه تو تجربه کردهای را نداشته باشند، مسخره و مضحک به نظر میررسد.
یادم هست وقتی بعد از سه روز بیخبری از عالم و آدم مرا سوار ونی با شیشههای دودی کرده بودند و به زور میتوانستم بار دیگر آسفالت خیابانهای شهر را ببینم، دلم میخواست بیفتم روی آسفالت و کف خیابان رو بوس کنم...
وقتی این جمله را خواندم، «آرزویشان کوچک است، میخواهند قبل از مرگ درخت را ببینند.» یاد حال آن روز خودم افتادم.
این حرفها از جنس درد مشترک است...
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر