۱۳۹۲ آبان ۱۶, پنجشنبه
حواستان به سلامتیتان باشد
اول اینکه امیدوارم کسی پایش به مراکز درمانی از بیمارستان گرفته تا مطب دکتر، دستگاه قضایی و دادگاه و سایر بخشهای انتظامی و نظامی باز نشود اگر هم بنا به شرایطی باز شد زود خلاص شود.
سه شنبه وقت دکتر داشتم، بعد از کارهای پذیرش و صندوق باید میرفتم برای گرفتن فشار خون. چند نفری در صف بودیم ولی تا ۴۰ دقیقه بعد هم کسی نیامد برای گرفتن فشار خونها. اولش نگفتن اصلن کسی نیست که فشارها را بگیرد، گفتند بیرون بنشینید تا صدایتان کنیم. بعد کاشف به عمل آمد که اصلن کسی نیست که این کار را بکند. بعد رسیدم به مرحله انتظار ویزیت، انقدر طول کشید که وقتی دکتر داشت میگفت چه چیزهایی بخورم یا نخورم بهش گفتم همین الان از شدت سر درد دارم بالا میآرم. خیلی درد داشتم، خواست آمپول بزند که گفتم نه و بعدتر فهمیدم شانس آوردم.
خلاصه که تایید کرد میگرن دارم و چند تایی قرص تجویز کرد به همراه سی تی اسکن و آزمایش خون.
با وضع اسفناکی خودم را رساندم خانه و تازه اول مصیبن بود. تا سه ساعت بعد از شدت سر درد و فشاری که روی چشمهایم بود چند دقیقه یک بار بالا میآوردم، حدود ساعت ۱۱ بود که از شدت درد افتاده بودم کف حمام بالا میآوردم و برای این وضع فلاکت بار اشک میریختم... اصلن نفهمیدم کی خوابم برد. فردا صبح انگار که یک آدم دیگر متولد شده بود. البته که هنوز هم کم و بیش درد دارم ولی صدهزار بار شکر که آن شب تمام شد.
دیروز عصر هم رفتم داروها را گرفتم، دو تا قرص برای وقتی که احساس کردم سردرد میخواهد شروع شود و بقیه قرصها هم باید به صورت روتین مصرف شود.
خوردن چای، قهوه، نسکافه، کاکائو و خیلی چیزهای دیگر باید حذف شود.
البته که از بین نوشیدنیها من یک چای خور حرفهای بود که همان را هم مدت هاست کنار گذاشتهام و روزانه دو تا سه استکان چای سبز میخورم.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر