۱۳۹۳ آبان ۶, سه‌شنبه

دریم‌لندز‌


روز یکشنبه ساعت‌ها یک ساعت به عقب رفت و این‌طوری هوا زودتر روشن میشه. هنوز صبخ زود بیدار میشم و حداقل یک ساعت و نیم باید به انتظار اومدن آفتاب باشم. او صبح‌ها میره کلاس زبان و من کمی فرصت می‌کنم برای نوشتن. دوشنبه برای یه جشن تولد در یه شهر دیگه دعوت شدیم. تصمیم گرفتیم برای هرید کادو تولد بریم دریم لندز. هفته پیش یه سر به دریم لندز زدیم. واقعا هیجان‌انگیز و انقدر تنوع وجود داره که آدم فقط باید نگاه جیبش کنه و بعد انتخاب. زمان بچگی ما یه هزارم از این اسباب‌بازی ها نبود، یه تیکه چوب هم دستمون می‌دادن خودمون رو سرگرم می‌کردیم. مثلن با پشتی ها خونه می‌ساختیم و بعد مهمون‌بازی می‌کردیم. چقد هم خوشحال بودیم هر بار. تو دریم‌لندز انقد اسباب‌بازی‌های متنوع هست آدم بیشتر دلش می‌خواد برا خودش بخره تا بچه‌ها.
خلاصه که باید بریم کادو تولد بخریم. یه سر هم رفتیم الکترو دپو، اونجا هم جای خوبی برای هرید وسایل خونه بود. جالب برام که هر کسی می‌تونه با درآمدی که داره سطحی از رفاه رو تجربه کنه. یعنی تنوع فروشگاه‌ها و قیمت‌های مختلف کالا دست آدم‌های مختلف رو برا خرید باز گذاشته.اگر کسی حداقل درآمد رو هم داشته باشه می‌تونه تو یکی از این مراکز خرید لوازم مورد نیازش رو پیدا کن و اینجور نیست که مطلقن نتونه چیزی بخره.
گرچه قیمت پوشاک گرونه البته فک کنم این بیشتر به خاطر قیاس من با ایران و اینکه همه قیمت ها رو ضربدر چهار می‌کنم ولی در کل می‌شه پوشاک با قیمت مناسب هم پیدا کرد.
امروز سه‌شنبه است و هوا دوباره ابری شده، برا من که آفتاب سردردم رذو تشدید می‌کنه هوای ابری و یا آفتابی که آفتابش لاجون و مریض خیلی عالی.
یه چیز دیگه که یادم اومد این مدت اصلن سردرد نداشتم و اگر هم بوده خیلی خفیف بوده.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر