۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۸, دوشنبه

هدیه

سوغاتی گرفتن یا هدیه خریدن برا بقیه یکی از سخت‌ترین کارهاست. شاید اولش فک کنیم می‌ریم خیابون انقد چیزای متنوع هست بالاخره یه چی می‌خریم ولی وقتی موقع خرید می‌رسه آدم توش میمونه. حالا دوست داره؟ خوشش می‌اد و الخ... اگر خریدن لباس باش که دیگه واویلا...
دیروز زجرکش شدم تا تونستن دو تا لباس بخرم. آدم این همه پول می‌ده نمی‌دونه طرف خوشش می‌اد، اندازه‌اش هست نیست و...
ترجیج خودم من این به حای خریدن لباس که اکثر وقت‌ها یا تنگ یا گشاد بهم پول بدن لااقل برم چیزی که خودم دوست دارم رو بخرم ولی اگر غیر لباس باش مشکلی نیست. مثل کیف دست دوز چرمی که دوستم برام گرفت.
برای هدیه اول هم نمی‌شه ورداشت به طرف پول داد، یه جوری برخوردنده است.
در نتیجه آدم برای خرید هدیه اول رسمن سرویس می‌شه، مثل دیروز من!
فقط جنازم رو دیشب رسوندم خونه و از شدت سردرد با همون لباس‌ها خوابیدم تا صبح.
یه چیز دیگه اینکه این روز‌ها دارم از ذخایر مادی م استفاده می‌کنم و چون کار نمی‌کنم که پولی بر گرده کمی تا قسمتی اعصابم می‌ریزه بهم.
کاری رو که سال ۹۲ انجام دادم پولش رو یه ماه پیش بالاخره گرفتم، اینجوری آدم اصلن حال و حوصله و انگیزه‌ای براش نمیمونه که کار کن و بعد یه سال شایدم بیشتر دنبال گرفت حق و حقوقش باش.
خلاصه که از کار کردن و در واقع حمالی کردن خبری نیست ولی از اون طرف خرج و مخارج و هزینه‌ها زیاده.

۱ نظر:

  1. خوبی اینجا اینه که کارت هدیه بسیار جا افتاده است. ما معمولا کارت هدیه میخریم دسته جمعی و به طرف میدیم کلی هم خوشحال میشه چون میتونه چیزی که باب میلش هست رو بخره:)
    ایران هم باید راه افتاده باشه این ، اینطور نیست؟

    راستی بابت کار و هزینه ها متاسفم.. البته خودم این روزها همین شرایط رو دارم ولی به دلیل ولحرجی هام

    پاسخحذف