صبح ساعت هفت وربع از خونه زدم بیرون و مجبور شدم بخش زیادی از راه رو بدون که یه ربع به هشت برسم. رسیدم ولی همزمان با رئیس موسسه! تازه اون موقع در رو باز کردن و تا نیمساعت بعد هم خبری از شروع امتحان نبود. امتحان رو کامل ریدم ربع ساعت اول گیج بودم چون معنی سوال اول رو هم نمیفهمیدم بعد هم که خودم رو جمع کردم دیگه از این حجم زیاد مطالب و کلمههایی که بلد نیستم هم اعصابم خرد شده بود و هم عصبی بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر