باید جایی ثبت میکردم که فروردین چه ماه شگفتانگیزی بود. همهی این سالها انقد بهار برایم تکراری شده بود که چندان از دیدن شکوفههای سبز و صورتی شگفت زده نمیشدم ولی امسال بعد از گذراندن یه پاییز و زمستون سخت و پر از بیماری و دردهای مزخرف از دیدن این حجم از زیبایی ذوقزده شدم انگار نه انگار که هر سال تکرار میشد و این تکرار در چشمم چقدر عادی و معمولی شده بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر