در سرزمینهای شمالی آفتاب و گرمایش کیمیاست. همچین که نور آفتاب میافتد گوشهای از خانه میخزم همان سمت ولی عمر گرما و لذتش انقدر کوتاه است که به جایی نمیرسد.
دیروز هوا نسبتن آفتابی بود که رفتیم شنبه بازار. از خانه تا بازار محلی ده دقیقه پیادهروی است. بازار پر از غرفههایی با فروشندگان عرب زبان است ولی مشتریها از هر ملیتی هستند. بازارهای محلی نسبت به فروشگاههای زنجیرهای قیمتهای مناسبتری دارند و در نتیجه استقبال از آنها زیاد است. یکی دیگه از خوبیهای این بازارها با فروشندگان عرب این است که ذایقه ما به آنها نزدیک است و خیلی از چیزهایی که ما دوست داریم تو بازارهای آنها پیدا میشه.
از بازار با چن بسته نعنا و جعفری تازه و انار برگشتیم. یه ربع بعد هوا ابری و بارونی شد و تا همین الان که حدود ظهر یکشنبه است بارون میباره.
دیروز هوا نسبتن آفتابی بود که رفتیم شنبه بازار. از خانه تا بازار محلی ده دقیقه پیادهروی است. بازار پر از غرفههایی با فروشندگان عرب زبان است ولی مشتریها از هر ملیتی هستند. بازارهای محلی نسبت به فروشگاههای زنجیرهای قیمتهای مناسبتری دارند و در نتیجه استقبال از آنها زیاد است. یکی دیگه از خوبیهای این بازارها با فروشندگان عرب این است که ذایقه ما به آنها نزدیک است و خیلی از چیزهایی که ما دوست داریم تو بازارهای آنها پیدا میشه.
از بازار با چن بسته نعنا و جعفری تازه و انار برگشتیم. یه ربع بعد هوا ابری و بارونی شد و تا همین الان که حدود ظهر یکشنبه است بارون میباره.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر