۱۳۹۷ تیر ۱۲, سه‌شنبه

معجزه‌ای به نام خوابیدن

بالاخره بعد از یک ماه شب مثل آدمیزاد خوشبخت خوابیدم. یک ماه گذشته مدام در حال کوچ از تخت‌خواب به مبل تو هال و روی زمین بودم. صبح ها کلافه و درمانده و تمام روز خسته و‌بی‌رمق. دیروز دکترم قرص‌های گیاهی را تجویز کرد که شب قبل از خواب ده تا از آنها را که خیلی کوچولو هستند مثل آبنبات تو دهنم بذارم و بخورم. نتیجه؟ از خواب پریدم و متوجه شدم هنوز نصفی از دهمین قرص روی زبانم مانده و من بعد از یک ماه توانسته‌ام در رختخواب خودم بدون ووول خوردنهای هر شب راحت و‌بی‌دغدغه بخسبم. البته خسبیدم که چه عرض کنم بیهوش شده بودم و لذا خدایا شکرت:)
پ.ن: من آدم فراری از دکتر و دارو بوده و هستم ولی این یک ماه بی‌خوابی چنان سخت گذشت که اگر می‌گفت باید زهر مار بخوری فقط می‌پرسیدم روزی چقدر؟!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر