۱۴۰۴ شهریور ۱۰, دوشنبه

روز اول مدرسه

 امروز روز اول مدرسه بود. خوب و مفید گذشت. بجه بهم گفت برگشتن خونه ازت می‌پرسم چه‌کارهایی کردی. گفتن باشه. تو راه برگشت ازم پرسید؟ گفتم صبح داشتم ظرف‌ها رو می‌شستم و غذا می‌پختم. حتی فرصت نکردم لباس عوض کنم و با همون‌ها اومدم دنبالت. گفت چقدر کم کار کردی! من بازی کردم، حرف زدم، گفتم پرچم‌ها رو دوست دارم حتی اتقد وقت نداشتم که ساندویچ‌م رو بخورم چون نمی‌تونستم هم بخورم و هم بازی کنم. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر