به زبان میگویم هر چی خدا بخواهد و سپردم به او، در عمل؟
غر میزنم که چنین و چنان! یادم میرود چی گفته بودم، توکل کردنهایم کاملن زمینی است...
نباید اینجور باشم ولی هستم! سخت است آدم توی این سن و سال که فک میکند خیلی هم حالیش هست برخی رفتارها و ااخلاقهایش را تغییر یا اصلاح کند.
هنوز هم خبری از بازگشت به کار نیس، خودم هم بال بالی نمیزنم برای برگشت!
قرار باشد درست شود، می شود و تمام.
منتظر چیزهای دیگری هستم، انشالله که به دل خوش.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر