آدمیزاد وقتی از آدمهای زنده این روزگار قطع امید میکند، دلش را خوش میکنده به مردهها.
که بیایند توی خواب آدم زندههای زبان نفهم، یکی بزنند پس کله اشان که گذشته اشان یادشان بیاید.
ولی در کل آدمیزاد موجود تنهاییِ، خیلی تنها، غریب و پیجیده مثل دالانهای هزارتو که نمیدانی در پیج بعدی چه چیزی منتظر است.
فعلن که زندگی ورِ تخمیاش را حواله ما کرده!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر