۱۳۸۹ شهریور ۲۶, جمعه

اين روزها

دهه‌ی شصتی‌ها خوب یادشان هست. دوران ابتدایی قلک‌هایی را بین دانش‌آموزان ساده‌لوحِ معصوم پخش می‌کردند برای کمک به کودکان فلسطینی! می‌گفتند: «هر کس زودتر قلک‌ش را پر کند جایزه می‌گیرد.» چقدر ساده بودیم ما و چقدر سوء استفاده کردند از احساسات پاک کودکی‌مان! پول خردهای روزانه و هفتگی را همه جمع می‌کردیم تا قلک‌ها زودتر پر شود و سریع‌تر به دست کودکان نیازمند فلسطینی برسد.
حالا چند روز دیگر برادر اسماعیل می‌آید با چند کیسه‌ی اضافه با ابعاد سه ایکس لارج برای جمع‌آوری دوباره کمک!
یاسین که خوب است، 114 سوره را خواندن هم دیگر افاقه نمی‌کند؛ چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
این روزها انقدر اوضاع و احوال بچه‌ها خراب است، که جرات نمی‌کنم حال کسی را بپرسم.
باز خوب که دیشب با هم کمی حرف زدیم، هوارتا دلم برایت تنگ شده و آن ایستگاه اتوبوس!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر