۱۳۸۹ شهریور ۲۸, یکشنبه

بچگی هایم کو؟؟؟

خیلی ها تو بچگی بزرگ میشن!و این فاجعه، سالها بعد عمق خودش رو نشون می ده!
یعنی فقط نیاز که می تونه این بچه های 8 یا 9 ساله رو ساعت 12 شب، تو این سرمای مردافکن، پشت چراغ قرمز!در حالی که همه پنجره های ماشینها رو دادن بالا و تو لباسهای گرمشون فرو رفتن، وادار به کار کنه؟
************************************۸
انقدر ساده و صمیمی می نویسه، که هر کسی رو ناخودآگاه با بچه های اون کلاس همراه می کنه!
نفسهایت گرم،آقا معلم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر