۱۳۸۹ شهریور ۲۰, شنبه

زندگي يا چيزي شبيه آن؟!

همراه شدن با زندگی دو پسر بچه و لذت دویدن به دنبال بادبادک، یعنی زنده شدن خاطره‌های بادبادک ساختن‌ها با داداشی.*
دیشب بعد از تنبیه کردن خودم، کنسرتی از گروه مستان دیدم، اساسی حال داد.
دیدن این فیلم را پیشنهاد می‌کنم، پشیمان نخواهید شد.


*بالاخره خواندن بادبادک باز با ترجمه مهدی غبرائی را شروع کردم.
یک- خواندن نوشته‌های این وبلاگ و گذاشتن کامنت اختیاری است.
دو- در صورت تمایل به گذاشتن کامنت خواهشمند است کامنت‌ها مربوط به پست‌های نوشته شدن در این وبلاگ باشد؛ در غیر این صورت اگر هر گونه سوء تفاهم و برداشت نادرستی پیش آمد، مقصر نویسنده‌ی کامنت است.
سه- نوشته‌های این وبلاگ مختص فضای همین وبلاگ است، نه خارج از این محیط مجازی.
با تشکر
الف.م.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر